علی بابایی:استالین از بزرگترین دشمنان فرهنگ ایرانی بود؛کاظمی: اختلافات ترکیه و ارمنستان ربطی به قفقاز ندارد
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۹۱۳۸۸۳
به گزارش خبرآنلاین، دکتر علی علی بابایی در صحبت هایش گفت: در زمان استالین ترجیح تاریخ سازان شوروی این بود که بگویند کشور جمهوری آذربایجان نیاکانی غیر ترک دارد، مثل کاسبی ها، مادها و ...
وی در ادامه افزود: استالین یکی از بزرگترین دشمنان فرهنگ ایرانی در ابتدای سده بیستم بوده است. او تا اندازه ای نگاه ناقص و آگاهی های سطحی نسبت به تاریخ ما داشت و همین آگاهی ها به همراه کینه ای که از ایرانیان داشت، ضرباتی به فرهنگ و تمدن ایرانیان زد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در ادامه افزود: استالین اما توجه ویژه ای به تاریخ ایران و آسیای میانه داشته و همه اینها به نوعی به ضرر ما ایرانی ها تمام شده است. پس از فوت استالین و روی کار آمدن خروشچوف، یک فضایی برای برخی اقوام زیردست روس ها به وجود آمد، مورخان باکو کوشش می کنند تا بخشی از هویت ترکی خود را احیا کنند و آن تاریخ سازی زمان استالین را مشخص کنند. بنابراین به اینها اجازه داده شد که نیاکان ترک خود را معرفی کنند.
دکتر علی بابایی در پایان گفت: براساس کتاب هایی که در ایران منتشر شده، نشان داده شده که این هویت سازی ترکی یک کنش و برنامه ریزی شده و اینگونه جریانات قوم و قبیله گرا در ایران با یک کنشی سود جستند، اما متاسفانه در سال های اخیر برخی از تاریخ نگاران یا پژوهشگران صهیونیست مثل برندا شیفر گفتند که این کنش و برنامه ریزی شده نبوده، در حقیقت واکنشی به ظلم هایی بوده که در حق برخی تیره های ایرانی صورت گرفته است. اما آنچه ما می دانیم این است که همه اینها برنامه ریزی شده بوده و به هیچ عنوان واکنشی نبوده است.
اختلافات ترکیه و ارمنستان ربطی به قفقاز ندارد
دکتر کاظمی نیز طی صحبت هایی عنوان کرد: اساسا ما در قفقاز بعد از فروپاشی شوروی دو نوع بازنمایی داشتیم یکی مربوط به ایران بود در واقع یک روایت جعلی، ناسپاسانه و بی اساس از دستگاه تبلیغاتی جمهوری آذربایجان و ترکیه درباره مناقشه قرا باغ و ادعای بی اساس حمایت ایران از ارمنستان را مطرح می کرد.
وی در ادامه افزود: دومین روایت که قدری در رسانه ها مغفول مانده درباره نوع مواضع ما درباره مناقشات قرا باغ است. این روایت ها در داخل و خارج اینطور مطرح می شود که ترکیه به عنوان ناجی جمهوری آذربایجان به خاطر مناقشه قرا باغ روابطش را با ارمنستان برقرار نکرده و مرزها را بسته است.
کاظمی اظهار داشت: واقعیت های مناسبات ترکیه مشخص می کند که این هم یکی از دروغ های بزرگ در زمینه مناقشه قفقاز است و اساسا اختلافات ترکیه و ارمنستان ربطی به قفقاز ندارد و اساسا کل جمهوری آذربایجان یک ابزار برای پیشبرد اهداف ترکیه است و ترک ها بارها این را در رفتارهایشان نشان دادند اگرچه ورای بمباران تبلیغاتی جمهوری آذربایجان و طرفدارانشان مغفول مانده است.
وی در ادامه افزود: از سال ۱۹۹۴ تا همین امروز تحرکات ترکیه در این خصوص را می توان در سه مقطع ارزیابی کرد. از مقطع ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹ که ترکیه با حمایت سیاسی جمهوری آذربایجان به دنبال ایجاد طرح سازشی بود که ضمن اینکه مناقشه ارمنستان و آذربایجان را سامان دهد در پوشش مناقشه مرزهای ارمنستان و ترکیه را به رسمیت و زمینه ایجاد خطوط انرژی در منطقه را فراهم کند.
دکتر کاظمی افزود: از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸ ترکیه یک روش مسالمت آمیز دیگر را امتحان می کند، مناقشه قرا باغ را کنار می گذارد و کمیسیون آشتی تشکیل می دهد بنابراین در این هشت سال در دستور کار مذاکرات قرا باغ کاری نداشته است.
وی اظهار داشت: مناقشه قرا باغ امروز حل نشده بلکه در چارچوب روس ها پیچیده تر هم شده اما برای جمهوری آذربایجان هم دیگر اهمیتی ندارد، اینکه مقام معظم رهبری گفتند قرا باغ باید آزاد شود، باز هم این اتفاق نیافتاده است. این هم به خاطر منافع و امیال عثمانی ترکیه بحث دالان زنگ و زور را دارد اجرا می کند که از مناظر مختلف خطر دارد.
کاظمی در پایان گفت: تمام آنهایی در کشور ما دلسوز تشیع هستند، بدانند که دالان زنگزور یک طرح برای از بین بردن تشیع است. یکی از بزرگترین خیانت های دولت علی اف استحاله آذربایجان گرایی بوده است اینها این موضوع را کنار گذاشتند و خود را در پان تورانیسم اردوغان حل کردند.
ادامه این نشست تخصصی از طریق خبرآنلاین منتشر خواهد شد.
این مراسم به علت رعایت پروتکل بهداشتی به صورت مجازی در سایت پژوهشکده به نشانی www.iichs.ir و در آپارات به نشانی Aparat.com/TVTARIKH/live و در اینستاگرام به نشانی https://instagram.con/iichs.ir پخش می شود.
بیشتر بخوانید:
صفرنژاد: حضور تکفیریها در قفقاز میتواند برای ایران دردسرساز شود/گلکاریان: اردوغان رویای توران بزرگ را دارد
احمدی: جنگ قراباغ تازه آغاز شده است/ حقانی: هدف از تشکیل جمهوری آذربایجان تجزیه ایران است
311311
کد خبر 1582133منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: قفقاز قره باغ جمهوری آذربایجان جمهوری آذربایجان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۹۱۳۸۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تماشای بازیگران ترکیهای یا قصۀ شمس و مولانا؟
عصر ایران؛ رضا صائمی- نمیتوان دلبستۀ هنر و ادبیات ایرانزمین بود و به تماشای فیلم «مست عشق» وسوسه نشد. قصۀ رابطۀ شمس و مولانا آنقدر حیرتانگیز و پر رمز و راز و پرکشش است که تماشای «مست عشق» به قصد رمزگشایی آن میتواند هر علاقهمند به عرفان را به سالنهای سینما بکشاند.
با این حال وقتی به تماشای فیلم به سینمای آزادی رفته بودم، از پچپچ و واکنشهای برخی از تماشاگران اطرافم دریافتم گویی برخی بیشتر برای تماشای بازیگران ترکیهای به تماشای فیلم آمده بودند و با دیدن آنان بر پرده سینما یا کنار بازیگران ایرانی فیلم به وجد آمده و درباره حضور آنها در فلان سریال ترکی حرف میزدند.
البته یکی از عناصر و عوامل مهم جذب مخاطب و رونق گیشه و فروش هر فیلم، حضور ستارگان سینمایی و بازیگران محبوب در آن اثر است. چنانکه برای بسیاری از مخاطبان حضور شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در این فیلم و همبازی شدن آنها یکی از انگیزههای مهم تماشای فیلم است و این فیالذات چیز بدی نیست و البته حضور یک ستاره سینمایی خارجی هم میتواند به همین اندازه جاذبه داشته باشد اما اینکه برخی از تماشاگران ایرانی تنها به حضور بازیگران ترکیهای در فیلم بیش از قصه آن توجه کنند عجیب است. آن هم قصۀ دو تن از مفاخر و مشاهیر ایرانی که حیرتانگیزترین شخصیتها در تاریخ و ادبیات کهن فارسیاند.
به گمانم آنچه در فیلم «مست عشق» بیش از بازیگران آن چه ترکیهای و چه ایرانی مهم است خود شخصیتهای اصلی قصهاند یعنی شمش و مولانا. شخصیتهایی که دراماتیک و سینمایی نیستند بلکه واقعیاند. شخصیتهایی که باید قدر ببینند و بر صدر نشینند.
اساسا فیلمی از جنس «مست عشق» ساخته شد تا دو تن از مهمترین شخصیتهای تاریخ ادبیات ما به مردم معرفی شود. شخصیتی که آوازهشان جهانی شده و در وطن خودمان کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. اینکه حضور بازیگران ترکیهای و حتی ایرانی تنها انگیزه تماشای «مست عشق» باشد ضد فیلم است.
فیلمی که از زبان شمس و مولانا بر خودشناسی تاکید میورزد تا بتوان از ظواهر دنیوی عبور کرد و به درک باطن جهان و جان خویش رسید. البته فیلم این ظرفیت ذائقهپذیری را در خود دارد و تماشای بابصیرت آن میتواند به تماشاگر کمک کند تا از ظاهر پرستی عبور کند.
با این همه چنان که اشاره شد این واقعیت غیر قابل انکار است که کثیری از تماشاگران ایرانی به شوق تماشای بازیگران ترکیهای به دیدن «مست عشق» میروند و این در حالی است که «بنسو سورال» یکی از بازیگران ترکیهای این فیلم گفته است حضور در این فیلم و حسن فتحی او را متحول کرده و بعد از این در هر نقشی بازی نمیکند.
ضمن اینکه از حیث بازیگری، بازیگران ما در سطح بالاتری قرار دارند و تماشاییترند. گرچه مهمترین مولفه و عنصر جذابیت و تماشایی بودن «مست عشق» نه بازیگران آن که دو شخصیت اصلی و واقعی آن یعنی شمس و مولاناست.
هیچ مایه و سرمایه ای برای تبلیغ«مست عشق» به اندازه خود این شخصیت نیست و کاش هر فیلمی را به تناسب جایگاه سوژهاش به تماشا بنشینیم نه چیدمان و ترکیب بازیگرانش. نمایش تصویری قصه شمس و مولانا کافی است تا از تماشای «مست عشق» سرمست شویم.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست